English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9243 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scalelike U ترازو مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scalar U توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
scale U ترازو
libra U ترازو
librae U ترازو
at grade U در یک ترازو
balance U ترازو
beam balance U ترازو
balances U ترازو
beam U ترازو میله
beams U شاهین ترازو
beam U شاهین ترازو
beams U ترازو میله
pointers U شاهین ترازو
girders U شاهین ترازو
pointer U شاهین ترازو
trebucket U یکجور ترازو
trebuchet U یکجور ترازو
pan U کفه ترازو
pans U کفه ترازو
fulcrum U شاهین ترازو
pan- U کفه ترازو
d. of scales U کفه ترازو
scalepan U کفه ترازو
poniter U شاهین ترازو
tongue U عقربه [ترازو ...]
girder U شاهین ترازو
The scales are not even . U ترازو میزان نیست
forklift U فورک لیفت ترازو دار
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
tongues U شاهین ترازو بر زبان اوردن
fork stacker U فورک لیفت ترازو دار
forklift truck U فورک لیفت ترازو دار
pallet transporter U فورک لیفت ترازو دار
balances U تراز شدن متعادل کردن ترازو
balance U تراز شدن متعادل کردن ترازو
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
castellated U دژ مانند
gypsiferous U گچ مانند
tendinous U بی مانند
penniform U پر مانند
goatish U بز مانند
fulidal U اب مانند
analogous U مانند
threadlike U نخ مانند
near U مانند
thready U نخ مانند
plumelike U پر مانند
similiar U مانند
plumose U پر مانند
impish U جن مانند
filiform U نخ مانند
unequaled U بی مانند
etcetera U و مانند ان
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
encephaloid U مخ مانند
similar U مانند
unprecedentedly U بی مانند
unprecedented U بی مانند
inimitable U بی مانند
womanlike U زن مانند
unapproachable U بی مانند
fluty U نی مانند
etc U و مانند آن
floriform U گل مانند
pipelike U نی مانند
blotchy U لک مانند
without an e. U بی مانند
feathery U پر مانند
incomparable U بی مانند
vide U مانند
arundinaceous U نی مانند
and so on U و مانند ان
analog U مانند
simulant U مانند
foggy U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggier U مانند مه
argillaceous U رس مانند
icily U یخ مانند
aquiform U اب مانند
liplike U لب مانند
argillaceous U گل مانند
analogues U مانند
lambdoid U مانند
after the example of U مانند
frothy U کف مانند
string U نخ مانند
analogue U مانند
inapproachable U بی مانند
as U مانند
mammilary U مانند
near- U مانند
nearing U مانند
nears U مانند
unique U بی مانند
unparalleled U بی مانند
toughest U پی مانند
uniquely U بی مانند
nearest U مانند
unequalled U بی مانند
myrtle formed U اس مانند
tougher U پی مانند
tough U پی مانند
neared U مانند
nearer U مانند
mammilliform U مانند
anthoid U گل مانند
shadowlike U سایه مانند
as usual U مانند همیشه
corneous U شاخ مانند
ctenoid U شانه مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
shelflike U تاقچه مانند
as ever U مانند همیشه
cryptand U حجره مانند
sheetlike U ورقه مانند
ramiform U شاخه مانند
deltoid U مانند دال
dermatoid U پوست مانند
ravined U کلاغ مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
digitiform U انگشت مانند
puppyish U توله سگ مانند
disclike U صفحه مانند
discoid U صفحه مانند
discoid U قرص مانند
discoidal U صفحه مانند
puriform U چرک مانند
shrubby U مانند گلچین
dendriform U مانند درخت
culicoid U پشه مانند
racemiform U خوشه مانند
argillaceous U مانند خاک رس
arciform U قوس مانند
pyramidic U اهرام مانند
cuticular U پوست مانند
arborescent U شاخه مانند
aphthoid U برفک مانند
apelike U میمون مانند
deiform U خدا مانند
deltoideus U مانند دال
cystoid U مانند مثانه
seedlike U بذر مانند
campanulate U زنگ مانند
chondroid U غضروف مانند
sagittary U مانند تیر
boxy U جعبه مانند
saddlebacked U زین مانند
cicatricial U مانند اثرزخم
cinderous U خاکستر مانند
saclike U کیسه مانند
saccate U کیسه مانند
rodlike U میله مانند
rocklike U خاره مانند
cloistral U دیر مانند
sanguineous U خون مانند
scabious U دله مانند
cadaveric U لاشه مانند
butyric U کره مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
bursiform U کیف مانند
bursiform U کیسه مانند
carneous U گوشت مانند
scalelike U فلس مانند
carunculate U مانند لحیمه
brach U تازی مانند
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
collective goods U مانند جاده
columniform U ستون مانند
sciuroid U سنجاب مانند
benzenoid U بنزن مانند
scopulate U کلاله مانند
corpuscular U گویچه مانند
seamilike U درز مانند
baccate U توت مانند
corvine U کلاغ مانند
cowish U گاو مانند
crinoid U زنبق مانند
rattish U موش مانند
auriform U گوش مانند
coroniform U تاج مانند
reeding U طرح نی مانند
billowy U موج مانند
rhizoid U ریشه مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
reniform U کلیه مانند
coralline U مرجان مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com